وقتی از کوهی بلند در گوشهای از یک جنگل دور افتاده میگذشتم، کلبهای کوچک دیدم که جلو آن آتشی روشن بود و کوتولهای مسخره، در حالی که روی یک پا ورجه وورجه میکرد، دور آتش میچرخید و با خودش فریاد میزد:...
ادبیات کهن علوم ترسناک ترس و لرز فهرست کامل مجموعهها
رمان شعر و ترانه داستان طنز طنز و فکاهی روانشناسی و تربیتی فهرست کامل موضوعات
نویسندگان شاعران مترجمان تصویرگران