آن شب آنقدر باران بارید كه هیچكس صدای نالههای مادر بزرگ را به خاطر شكم دردش نشنید و هیچكس نشنید كه مادر بزرگ از تختش پایین افتاد. صدای رعد و برق آنقدر بلند بود كه هیچكس نفهمید كه خانه روی آب افتاده است... **چاپ اول سال 1388**
جوایز:
ادبیات کهن علوم ترسناک ترس و لرز فهرست کامل مجموعهها
رمان شعر و ترانه داستان طنز طنز و فکاهی روانشناسی و تربیتی فهرست کامل موضوعات
نویسندگان شاعران مترجمان تصویرگران